زیباترین ارزوی ما زیباترین ارزوی ما، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 13 روز سن داره
یکی شدن عشقمونیکی شدن عشقمون، تا این لحظه: 26 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره
شازده پسر اقا سبحانشازده پسر اقا سبحان، تا این لحظه: 7 سال و 2 ماه و 23 روز سن داره

☆彡 ثنا سوگلی مامان و بابا ☆彡

ادامه پست قبل و ورودت به 37 ماهگی

  سلاااااااااام به اردیبهشتی جانم   من یک اردیبهشتی ام ! نشانم فرشته پاکی ست. هوای خوبی دارم شایدم حوا.... به لبخند های یه اردیبهشتی دلگرم شو! کنارش قدم بزن و دستاشو محکم تو دستات نگه دار.... سعی کن پیشش که هستی خودت باشی ،نه یه مشت حرف و ادعا..! با تمام وجود باهاش باش.. مطمین باش جوری جواب قدر دانی هاتو میده که احساس میکنی وقتی داریش خوشبخت ترین آدم روی زمینی!!! و من اردیبهشتر ام ! مغرورم، اما اگر دل بدهی.... غرورم را  فرش زیر پایت میکنم! خود خواهم ،اما اگر دل بدهی... تمام خواسته هایم ذر تو خلاص...
26 ارديبهشت 1394

میوه عشق ما تولدت مبارک

      سلام عزیز دلم                                               سلام نفسم                                                   سلام دنیای من   خوش به حال اونکه صبحش را با یه اردیبهشتی اغاز میکنه.... پس خوش به حال من و بابا اردیبهشتی جونم.........   1095 روز از روزهای شیرین با تو بو...
26 ارديبهشت 1394

عکسهای سفر نامه مشهد (2)

فرقی نمی کند چه ساعتی از شبانه روز باشه.. صدایت را که میشنوم  خورشید در دلم طلوع میکند....   سلام عزیزم الهی مامان فدات بشه .. من با تمام لوس بازیهات و وابستگیهات می خوامت.. مخصوصا وقتی که نی نی میشی و تمام حرفهات را مثل نی نی ها میزنی دلم میخواد قورتت بدم.... اول از همه یکم از شیرین زبونیات بنویسم و بعد هم عکسهای مشهد و شمال... چند روزه که دارم واسه تولدت لباس میدوزم تو هم در کنار من هر کار دوست داری انجام میدی ..هر درز لباس که دوخته میشد تنت می کردی و میگفتی میخوام برم مامان جون ببینه هر چیز بهت میگفتم عزیزم هنوز کش دامنت را ندوختم تو پله از پات در میاد صبر کن کام...
20 ارديبهشت 1394

36 ماهگی ؛ سفرنامه به شمال و مشهد(1)

سلام عزیزم ،سلام خانم خانم ها  هر روز که میگذرد شیرین زبونیات بیشتر می شود.. نوشتن زیبا ترین کار دنیاست..... و زیباتر از ان... چشم توست که آن را می خواند.... نوشتن یعنی نگاه کردن در چشمان.... کسانی که دوستشان داریم..... من هر روز خاطراتت را برایت می نویسم. تا روز که چشمان تو اینها را بخواند.... و آن روز تمام عشق مادریم را درک خواهی کرد... دخترم.... ثنای نارم.... تا بی نهایت دوستت دارم...   این عکس را طبس ازت گرفتیم.. خیلی دوستش دارم...     این عکس را تو ویلای رشت خاله ازت گرفت اینم خیلی دوستش دارم.. این دو تا را برات زدیم رو ش...
2 ارديبهشت 1394
1